به گزارش خبرنگار خودروکار، این ترجمه برگردان گزارش شرکت مکینزی تحت عنوان «انقلاب در صنعت خودرو؛ چشمانداز سال ۲۰۳۰» است که در ۲۰ صفحه منتشر شده و در شش بخش مجزا ارائه خواهد شد.
بخش سومزمانیکه میخواهیم پتانسیل تحول صنعت را بررسی کنیم، ترجیحات و رفتار مشتریان نقطهٔ آغاز مهمی به-شمار میرود. به اعتقاد برخی از صاحبنظران روندهای فناورانهٔ که موجب بروز اختلال در صنعت خواهند شد، پتانسیل آن را دارند که رابطهٔ بین مصرفکننده و خودرو را تغییر دهند.
۱. رفتار حمل و نقل مصرفکنندگان در حال تغییر است و نهایتاً در سال ۲۰۳۰ از هر ده خودرو، یک خودرو به صورت اشتراکی فروش خواهد رفت و در نتیجه بازار دقیقاً بر مبنای پاسخ به نیازهای مصرفکنندگان شکل خواهد گرفت.
ترجیحات مشتریان، قوانین محدودکننده و پیشرفتهای فناورانه، رفتار حمل و نقل شخصی مصرفکنندگان را دچار تحولی بنیادین خواهد کرد. به طور فزایندهای ترکیبی از روشهای مختلف حمل و نقل برای سفر بکار خواهد رفت، و در این فرآیند محصولات و خدمات پیشنهادی به مصرفکنندگان افزایش خواهد یافت (در مقابل اوقاتی که مصرفکننده ر حسب نیاز خود به سراغ محصولات یا خدمات میرود، در این مورد ارائهٔ محصولات و خدمات جدید باعث ایجاد تمایز و ایجاد تقاضا خواهد شد). به عبارت دیگر، تحول مدلهای سنتی کسبوکار در زمینهٔ فروش خودرو، بانی رشد در صنعت خودرو خواهد بود. این موضوع، به خصوص در محیطهای شهری متراکم از حیث جمعیت که استفاده از خودروهای شخصی در آن با تبلیغهای منفی روبروست، نمود بیشتری خواهد داشت.
این تغییر رفتار ذیل خواسته امروزی مصرفکنندگان قرار میگیرد: خودرویی که برای تمامی اهداف مناسب باشد. خودرویی که هم قابلیت سفرهای طولانی را داشته باشد و هم قابلیت سفرهای کوتاه بدون دغدغه را فراهم آورد. در آینده نیز، شاید مصرفکنندگان خواهان آن باشند که دقیقاً برای هر هدف (کارکرد) خاص راهکاری خاص نیز وجود داشته باشد و بر مبنای تقاضای بهنگام با استفاده از گوشیهای هوشمند به این هدف دست پیدا کنند. هماکنون برخی از نشانههای ابتدایی تغییر، تحول در رویکرد به مالکیت خودروهای شخصی است. به همین دلیل است که مصرفکنندگان، خودروهای اشتراکی را مناسبتر از خودروهای شخصی خود یافتهاند. برای مثال، در ایالات متحده آمریکا، درصد افراد جوانی (۱۶ الی ۲۴) که دارای گواهینامه رانندگی میباشند از ۷۶ درصد در سال ۲۰۰۰ به ۷۱ درصد در سال ۲۰۱۳ کاهش پیدا کرده است، این درحالیست که سهم افرادی که نگاهی اشتراکی به خودرو دارند در آمریکای شمالی و آلمان به طور متوسط سالیانه بیش از ۳۰ درصد افزایش داشته است.
تحول به سمت حمل و نقلهای اشتراکی، که مصرفکنندگان را قادر میسازد برای دستیابی به هر هدف خاص به دنبال راهکاری خاص باشند، منجر به این خواهد شد که بخشبندیهای جدیدی در طراحی خودروها براساس نیازهای خاص مشتریان شکل گیرد. در نتیجهٔ این تحول و تغییر به سمت راهکارهای متنوع حمل و نقل، در سال ۲۰۳۰ از هر ۱۰ خودرو، ۱ خودرو به صورت اشتراکی فروش خواهد رفت که کاهش فروش خوردوهای شخصی را به همراه خواهد داشت؛ اما با افزایش فروش خودروهای اشتراکی، کاهش فروش خودروهای شخصی جبران خواهد شد. این پدیده به معنی آن است که بیش از ۳۰ درصد کلیومترهای طی شده با خودروها از طریق خودروهای اشترکی صورت خواهد پذیرفت. با در نظر گرفتن این روند، در سال ۲۰۵۰ از هر ۳ خودرویی که به فروش خواهد رفت، ۱ خودرو اشتراکی خواهد بود.
۱.در زمینهٔ بخشبندی بازارها، شهرها جایگزین کشورها یا مناطق خواهند شد و رفتارهای حمل و نقل نیز به تبع آن بایستی بر اساس ویژگیهای شهرها تجزیه و تحلیل شوند. در این بین سرعت و گستردهگی تحولات در صنعت خودرو نیز متغیر خواهد بود.
برای درک فرصتهای جدید کسبوکار نگاهی ریزبینانه-تر در مقایسه با گذشته نیاز است. بخشبندی بازارها بایستی بر مبنای خصوصیات شهری مانند: تراکم جمعیتی، توسعهٔ اقتصادی، و رفاه انجام شود. نرخ رشد جمعیت در شهرهایی با میانگین درآمدی کم به شدت بالاست، این در حالیست که در شهرهایی با میانگین درآمدی بالاتر وضعیت رشد جمعیت با ثبات است. در هر کدام از این بخشهای بازار، ترجیحات مشتریان، سیاستها و قوانین، دسترسی به مدلهای جدید کسبوکار و در نهایت قیمت آنها، بسیار متفاوت خواهد بود.
در کلانشهرهایی مانند لندن یا شانگهای هزینههای تراکم، نبود جای پارک، و حجم ترافیک بالا به معنای آن است که مالکیت خودرو برای بسیاری افراد بار اضافی خواهد بود و خودروهای اشتراکی به نوعی ارزشی رقابتی ایجاد خواهند کرد.
در این گونه شهرها، ظرفیت ارائهٔ مدلهای جدید کسبوکار بسیار بالاتر خواهد بود. در مقابل، در مناطق روستایی که تراکم جمعیتی پایین است مشکلاتی مانند صرفهٔ اقتصادی مطرح خواهد شد، و استفاده از خودروهای شخصی به عنوان وسیله نقلیه به دیگر انواع مدلهای کسبوکار همچنان ترجیج داده خواهد شد.
به طور مشابه، نفوذ فناوریهای خودران و موتورهای الکتریکی، بیشتر در شهرهایی با تراکم جمعیتی بالا با زیرساختهای جاافتادهتر روی خواهد داد. در این میان فشارهای قانونی بازدارندهٔ آلایندگی هوا بر روند تحولات اثر خواهد گذاشت.
همچنین، در این مناطق سهم هزینههای فناوری بخش کوچکتری از سهم درآمدی افراد را شامل خواهد شد. بنابراین، نوع شهر و ویژگیهای آن شاخص اصلی تعیین ترجیحات حمل و نقل و فروش خودرو خواهد بود. این رویکرد جایگزین نگاه سنتی منطقهای در زمینه بازارهای حمل و نقل خودرو خواهد شد. در سال ۲۰۳۰، بازار و فروش خودرو در نیویورک، بیشتر شبیه شانگهای خواهد بود تا شهرهایی مانند کانزاس.
در سالهای آتی، تحول در سبکهای زندگی مصرف-کنندگان و به تبع آن تغییر در ترجیحات مشتریان و رشد طبقه متوسط شهری نه تنها بازارهای فروش خودرو متحول خواهند کرد، بلکه نوع نقشآفرینی بازیگران این صنعت نیز دچار تحول خواهد شد. اما آیا میتوان تصور کرد نیروی پیشران این تحولات صرفا تغییر سبک زندگی مصرفکنندگان است؟ جایگاه توسعهٔ فناوریها در این تحولات کجاست؟ در بخش بعدی این گزارش به مهمترین تحولات فناورانه در چشمانداز سال ۲۰۳۰ اشاره خواهد شد تا از این رهگذر تصویری شفافتر از برهمکنش ابعاد مساله بدست آید.
احمد اسماعیلی- مترجم، تحلیلگر صنعت خودرو و کارشناس ارشد پروژه ملی آینده نگاری خودروی هوشمندانتهای پیام/