به گزارش خبرنگار خودروکار، به بهانه انتصاب بهرامی به عنوان هیئت مدیره گروه خودروسازی سایپا با او به گفتگو نشستیم.
باتوجه به اینکه خود شما هنگامی که مدیرعامل گروه بهمن بودید با فروش سهام گروه به سرمایه گذاری سایپا یکی از عوامل وضع موجودسایپا بودید چگونه جهت حفظ منافع سهامداران فولاد هیئت مدیره آمدید؟
من سوال شما رو اینطور اصلاح و پاسخ می دهم:
از آنجایی که حوزه مدیریتی من گروه بهمن بود ،طبیعیست که باید تمام سعی خود را در جهت حداکثری منافع سهامداران می کردم، لذا واگذاری سهام مدیریتی سایپا برای گروه بهمن یک فرصت بود و توانست در آن مقطع بهمن را از مشکلات عدیده مالی رها و بیش از 1 دهه رشد اقتصادی و توسعه ای این شرکت را تضمین کند.
وضع امروز خودروسازی سایپا شاید متاثر از خرید سهام خود بوده اما همه مسائله به اینجا ختم نمی شود، سیاستهای غلط دولتهای وقت از قبیل قیمت گذاری و توسعه دستوری، خرید و جمع آوری سهام شرکت از بازار و سبد گردانی های کاذب، عدم توجه سهامداران به حفظ منافع دراز مدت و ضعف مدیریت و ده ها مشکل دیگر که احتیاج به واکاوی دقیق دارد باعث هدر رفت منابع شرکت شده است.
اهداف و برنامه شما که در این شرایط پذیرای مسئولیت در این سمت شدید را توضیح بفرمایید
سایپا مانند دیگر صنایع کشور متاثر از وضع اقتصادی و نوسانات قیمت ارز است اما برخلاف جو موجود، وضع سایپا اینگونه که میگویند نیست. با همه شایعات به باور همکاران سرمایه سایپا بالغ بر1.5 تا 2میلیارد دلار است که من معتقدم اگر اموال و دارایی و بیش از ۵۹۰ نماینده زنجیره فروش و خدمات پس ازفروش و سهم بازار و برند شرکت به روز شود 2 تا 3 برابر این عدد خواهد شد.
ورود به این شرکت و همکاری در جهت بهره وری بیشتر نه اینکه مورد سوال است بلکه امیدبخش خواهد بود. جدای از موضوع فوق با استفاده از تجارب گذشته و همفکری هئیت مدیره و تعامل با سهامدارن و خروج از خود فربگی میتواند باعث اصلاح ساختار و ارتقاء قابلیتها و در نتیجه کیفیت برتر محصولات و همچنین سود حداکثری سهامداران شود.
ممکنه درمورد خود فربگی بیشتر توضیح بدید
همانطور که خود شما اشاره کردید یکی از دلایل وضع موجود ورود شرکت به سهامداری و خود مدیریتی بوده که تا ابد بتواند در تعیین مدیرعامل و عدم توجه به منافع سهامداران،اعضاء هیئت مدیره را از داخل خود انتخاب کند.
به باور من این نوع مدیریت به جهت قوام شرکت و پاسخگو نبودن آن و عدم توجه به خواسته های مشتریان و حقوق سهامداران بدترین نوع مدیریت است. بهترین حالت در اداره حرفه ای هر شرکت و یا بنگاه اقتصادی این است که 3 یا 5 سهامدار حسب تعدادشان تعیین و مدیرعامل ترجیحا خارج از هیئت مدیره انتخاب شود. در حالی که سیاست های جاری عمدتا در هیئت مدیره های دولتی و خصولتی خلاف این جریان است که باید اصلاح شود.
وقتی که به عنوان مثال شرکت سایپا بیش از 44 درصد سرمایه خود را محبوس سیاستگذاری و مدیریت می کند و خود نیز نقشی در مدیریت آن ندارد کماکان تا اصلاح ساختار موجود و خروج از این وضعیت در برهمین پاشنه خواهد چرخید!
با توجه به آگاهی سهامداران و تعامل نزدیک هیئت مدیره و همت و پشتکار مدیرعامل محترم و سطوح ستادی شرکت، امید است گام های بلندی در ارتقا توانمندی های شرکت برداریم.
انتهای پیام/